صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۲ دی ۱۳۹۹ - ۱۲:۴۲  ، 
کد خبر : ۳۲۷۱۱۱

نامه‌ی دوم دوست قدیمی "محمود امجد" به او| در فرانسه نشستید و سنگ جفا به پیشانی اسلام می‌زنید!

حجت‌الاسلام علی اکبر نوری از دوستان قدیمی آقای محمود امجد، در نامه‌ دوم به او متذکر شد که چرا در واپسین روزهای حیات در کشور صهیونیست زده فرانسه که در بین همه کشورها به اهانت به شخص  پیامبر اعظم (ص) شهره آفاق رحل اقامت افکنده است؟
 

 بعد از اظهارات شیخ محمود امجد علیه نظام و رهبر انقلاب و شهید خواندن روح‌الله زم، برخی شاگردان وی و همچنین اساتید حوزه‌، از وی اعلام برائت کرده و از اینکه شخصی که سابق استاد اخلاف و عرفان بوده، به این درجه از سقوط اخلاقی برسد ابراز تاسف کردند.

حجت‌‌الاسلام علی اکبر نوری مدرس حوزه علمیه قم و از دوستان سابق آقای محمود امجد، در روزهای گذشته نامه‌ای مهم و منتقدانه‌ خطاب به وی نوشت. بخش دوم نامه‌ی آقای نوری را در ادامه می‌خوانید:

بسمه تعالی

جناب  آقای امجدی

درعین حال که در نامه قبلی نکاتی را درقالب چهار سوال خدمتتان عرض کردم، ولی چند مطلب دیگر درکلیپ کوتاه شما بود که سکوت در برابر آن را جایز  ندانستم به همین خاطر دوباره خدمتتان عرایضی را مطرح می‌کنم.

اول اینکه شما سخن از استبداد رای به میان آوردید که باید ازآن دست برداشت.

اگر جسارت  به محضرتان نباشد تعجب خودم از این نصیحت را پنهان نکنم، به گمانم خود شما از همه شایسته ترید که به این نصیحت عمل کنید.

آیا مرحوم آیت الله خوشوقت استاد بزرگوار شما از شما نخواستند خودتان را، فدای فرزندتان محمد آقا نکنید؟ آیا ایشان از شما نخواستند که شما افرادی که با رهبری زاویه دارند را به مجالس و محافل خود راه ندهید و حتی اگر امکانش نیست مجلستان را تعطیل کنید که راه سوء استفاده آنان از ش ما بسته شود؟

آیا مرحوم  آیت الله پهلوانی به کارها و راه و روش شما اعتراض نداشتند و شما گلایه‌تان از ایشان را برای یکی از دوستان در حرم بیان می‌کردید و بنده هم شاهد گلایه شما از ایشان بودم؟

آیا دوستان قدیمی‌تان فضلا و علمای کرمانشاهی، به صورت های مختلف شما را نصیحت نکردند و به زبان حال و قال به شما عرض نمی‌کردند که شما برای ورود به میدان سیاست توانایی لازم راندارید، هرکه را از بهر کاری ساختند. آیا عده‌ای از دوستانتان با قطع رابطه، به صورت عملی به راه و روش سیاسی شما اعتراض نکردند؟ 

آیا جناب عالی که استاد بزرگوارتان مرحوم آیت الله خوشوقت و این همه دوستان دلسوز خود از جمله مرحوم آیت‌الله ممدوحی را با گوش ندادن نصایح دلسوزانه شان دچار ملال  کردید و بر نظر و راه و روش خود اصرار ورزیدید  استبداد رای به خرج ندادید؟

اصرار بر مواضع و استمرار آن منجر به این شد که اکنون فرانسه را محل زندگی خودتان قرارداده‌اید،  حال آیا درست است که از آنجا نصیحت کنید که باید از استبداد رای دست برداشت؟ رطب خورده منع رطب چون کند؟

دوم اینکه نام امام خامنه‌ای و آیت الله سیستانی حفظهماالله را جفاکارانه به زبان آوردید با این خطای فاحش، شما دو علمدار امام زمان علیه السلام، مقام معظم رهبری در ایران و آیت الله سیستانی درعراق را، نشانه رفته‌اید. یادتان هست منبرهایتان راجع به گناه زبان و میزان تاثیر آن که با یک کلمه، انسان را از اعلی علیین به اسفل السافلین می‌اندازد؟

واقع بینانه بنگرید و منصفانه بگویید، آیا دشمنان اسلام در ایران و عراق، سدی بزرگتر از این دو بزرگوار در مقابل منافع و اهداف  نامشروع خود سراغ دارند؟

 آیا برای اینکه خدای ناخواسته سایه این دو علم وپرچم از سر ملت ایران و عراق کم شود لحظه شماری نمی‌کنند؟ شما را چه شده است که در واپسین روزهای حیات در کشور صهیونیستی یا صهیونیست زده فرانسه که در بین همه کشورها به اهانت به شخص  پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله شهره آفاق است رحل اقامت افکنده و از آنجا سنگ جفا به پیشانی اسلام پرتاب می‌کنید.

آقای امجدی اندکی بیندیشید و منصفانه قضاوت کنید آیا این اقدام شما همه دشمنان اسلام و تشیع را از امریکا و اروپا گرفته تا اسرائیل نابکار تا دولت‌های مرتجع عرب منطقه که به حق وارث  بنی امیه و بنی‌عباس‌اند تا برسد به خاندان دربه‌در پهلوی تا منافقین کوردل و داعش  و دیگر علقه مضغه‌هایی که هر شب خواب سقوط نظام را می‌بینند خوشحال نکرد؟

آیا روح بلند امام راحل و آیت‌الله بهاءالدینی رضوان الله علیهما را که هردو امام خامنه‌ای را خورشید روشنی بخش و تابنده نامیدند را با این کار آزرده خاطر نساختید؟  اگر چنین است که چنین است بنگرید چه کسانی را با اهانت به چه کسانی خوشحال کرده‌اید.

آقای امجدی تا راه بازگشت به رویتان بسته نشده، برگردید و در سفینه النجاه انقلاب اسلامی سوار شوید «ارْكَب مَّعَنَا وَلَا تَكُن مَّعَ الْكَافِرِینَ»   

باورداشته باشید که «لَا عَاصِمَ الْیَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّـهِ إِلَّا مَن رَّحِمَ » من آنچه شرط بلاغ است با شما گفتم خواه از سخنم پند گیر خواه ملال.

سومین مطلب اینکه:اسمی ازسال هشتاد وهشت آورده، وآن را بهانه سخنان ناروا درحق مقام معظم رهبری قرارداده اید.

جناب آقای امجدی؛ به شما عرض میکنم امام خامنه ای روحی له الفدا، درکارنامه زندگی شخصی وسیاسی خود چه قبل ازانقلاب وچه بعد ازانقلاب  نقاط درخشان بسیاری دارند ولی به نظر حقیراگر بخواهیم یکی ازدرخشان ترین وافتخارآمیز ترین نقاط زندگی سیاسی ایشان رانشان دهیم باید برخورد حکیمانه و قاطع ایشان با فتنه هشتاد وهشت را نشان بدهیم ؛ زیرا ایشان درموقعیتی که بسیاری ازشخصیت های تاثیرگذار قبل از انقلاب وبعد از انقلاب خواسته یا ناخواسته دانسته یا ندانسته تحت تاثیر جو غبارآلود فتنه و بهانه تقلب وپروژه خائنانه و یا حداقل غافلانه وجاهلانه ابطال انتخابات، قرار گرفته بودند  وبسیاری ازمقامات علمی دانشگاه وحوزه، گرفتار تردید شده بودند وعقل ها از درک آن موقعیت خطیر ناتوان و چشم ها ازدیدن عمق فاجعه دچار ضعف  و دربعضی موارد نابینا شده بود یک تنه، واقعا یک تنه، با بصیرت الهی، و شناخت اعماق جبهه جدیدی که ، دشمنان دربرابر نظام گشوده بودند به موقع ترین و درست ترین و قاطع ترین  و البته  ، وصد البته ، سخت ترین تصمیم را گرفتند وبا قاطعیت از انتخابات دفاع کردند که به قیمت از دست دادن بعضی از دوستان وهمراهانشان تمام  شد.

هفت ماه جانانه جور فشارو شیطنت دشمن آگاه و کاربلد بیرون و تردید و دودلی بسیاری ازدوستانشان را در داخل تحمل کردند تا اینکه  مدعیان تقلب و ابطال طلبان ،با بی حرمتی به عزاداری سرورو سالار شهیدان،  حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام، دست خود را رو کردند و مردم به حقیقت قضایا پی بردند. بهتر بگویم یک بار دیگر ،حسین بن علی علیه السلام مصباح الهدایی خود را به مردم نشان داد و اصحاب تردیدی که دلهایشان پاک وطالب حقیقت بود صف خود را از آن هاجدا کردند و در مقابل آنها درنهم دی ایستادند و بهانه طلبان نیز وقتی قلت جمعیت خود را دیدند به محاق رفتند و اوضاع کشور کم کم آرام شد واگر این اقدام قوی وخطیر ایشان نبود ، و متقلب ها موفق به ابطال انتخابات می شدند، یقینا در هر انتخاب دیگری چه شوراها ، و چه مجلس شورا ، و چه ریاست جمهوری باهدایت دشمن یک فتنه دیگر به راه می انداختتد وبه مرور انتخابات را که مایه جان گرفتن ونفس تازه کردن انقلاب است راتبدیل به عامل مرگ تدریجی انقلاب و نظام، میکردند پس می بینید موضع  امام خامنه ای حفظه الله درمقابل فتنه هشتاد وهشت افتخار آمیزاست مانند موضع امام ، در برابر توطئه انحلال ارتش که منافقین طراح آن بودند ودرواقع درس گرفتن وتاسی از موضع جدشان امیرالمومنین علیه السلام است ، همانگونه که حضرت درمقابل  قرآن های سرنیزه درجنگ صفین دستور حمله به قرآن ستیزانی که قرآن را به گروگان گرفته بودند را،صادر فرمود در حالیکه هیچ کس جز آن بزرگوار توان آن کار را نداشت ،  و همانگونه که خوارج  بی بصیرت شورشی را که پیشانی هاشان ازکثرت سجده پینه بسته بود،ازدم تیغ گذراند،وکسی  جزمولاامیرالمومنین علیه صلوات المصلین جرات این کاررانداشت لذا خودشان بابیانی که عظمت این تصمیم واقدام را می رساندفرمود:"ایهاالناس،فانی فقات عین الفتنه  ولم یکن لیجترئ علیها احد غیری" ای مردم من چشم فتنه را درآوردم وهیچ کس جزمن جرات این کار را نداشت؛ پس جناب آقای امجدی مطلبی که تحت عنوان سال هشتادو هشت ، مطرح کردید نه تنها نقطه ضعفی برای مقام معظم رهبری نیست نه تنها نقد نیست بلکه از افتخارآمیزترین اقدامات ایشان  است و این نیز شاید یکی ازمصادیق نصرت الهی نسبت به ایشان باشد که نقد کننده ایشان به عنوان شاهد نقد، خوددست برروی افتخارات ایشان می‌گذارد مگر خداوند درقرآن کریم نمی‌فرماید "ولینصرن الله من ینصره"  خداوند یاری کننده خودرا حتما نصرت میکند واین بار نصرت الهی درمورد ایشان به دست و زبان شما ،که درصدد اعتراض ونقد بودید ، تحقق یافت.

درپایان سه شاهد قطعی برانحراف شما ازصراط مستقیم ارائه میکنم تا بدانید تا چه حد باحقیقت فاصله گرفته اید و نعل وارونه می زنید.

_ اول اینکه درهمین فرانسه مدتی قبل نشریه ای به ساحت مقدس رسول اکرم صلی الله علیه وآله اهانت کرد و رئیس جمهور ملعون فرانسه گفت من حتی عذرخواهی هم نمی‌کنم همه جهان اسلام عکس العمل نشان دادند اما ازشما صدایی برنخاست و به دفاع ازپیامبر کلیپی منتشر نکردید.

_ دوم سردار دلها شهید سلیمانی چهل سال برای اسلام واهل بیت علیهم السلام جهاد کرد قریب یکسال پیش دزدانه وبزدلانه ایشان ومهندس ابومهدی وهمراهانشان راشهید کردند شما یک کلام ازاین فداییان اسلام وقرآن دفاع نکردید.

_ سوم چندروز پیش تر عوامل موساد؛ فخرالشهدا محسن فخری زاده را ناجوانمردانه ترور کردند حتی کسانی که مسلمان هم نبودند این عمل رامحکوم کردند بازهم صدایی ازشما برنخاست ؛ اما باکمال تاسف وتاثر وقتی که روح الله زم اعدام می شود رگ ظلم ستیزی شما به حرکت درمی آید وصدای اعتراض خود را آن هم به بدترین شکل ممکن بلند میکنید. 

دوست قدیمی سید علی اکبر نوری

منبع : تسنیم

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات